در این بن بست- احمد شاملو
نوشته شده توسط : ☂☂☂ مرتضـــــی ☂☂☂

دهانت را می بویند
مبادا که گفته باشی دوستت می دارم.

دلت را می بویند،
روزگار غریبی ست، نازنین
و عشق را
کنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند.

عشق را درپستوی خانه نهان بایدکرد

دراین بن بست کج وپیچ سرما
آتش را
به سوخت بار سرود و شعر
فروزان می دارند.
به اندیشیدن خطر مکن،
روزگار غریبی است، نازنین
آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است.

نور را در پستوی خانه نهان باید کرد

آنک قصابان اند
بر گذرگاه ها مستقر
با کنده و ساتوری خون آلود
روزگار غریبی ست، نازنین
و تبسم را بر دهان ها جراحی می کنند
وترانه را بر دهان.

شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد

کباب قناری
بر آتش سوسن و یاس
روزگار غریبی ست، نازنین
ابلیس پیروز مست
سور عزای ما را بر سفره نشسته است.

خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد.

احمد شاملو- مجموعه ی ترانه های کوچک غربت





:: موضوعات مرتبط: احمد شاملو , ,
:: برچسب‌ها: در این بن بست- احمد شاملو ,
:: بازدید از این مطلب : 184
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : چهار شنبه 28 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: